فال روز
به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

بنام خدا

 

 

امروز 31 امرداد ماه

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2011/2/27/16fb83091e01.jpg

از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!

*******

فروردین

شاید اگر بدانید که چند روز آینده تغییراتی صورت می گیرد پافشاری در مورد یک موضوع خاص برایتان مضحک باشد. اما درست نیست که با هر موضوعی که بر خلاف عقیده شخصی تان است کنار بیایید.

 اردیبهشت

در چند روز آینده مسائل زیادی پیش می آید که مشکل می توانید این شرایط را کنترل کنید. این موضوع  شما را از بی حوصله گی تکراری شدن  شرایط و نارضایتی نجات می دهد.

خورداد

در محل کار بیشتر روزها مفید و کمک رسان هستید استعدادهای شما واضح هستید و در زندگی خصوصی تان هم مثبت اندیش هستید. امشب باید مراقب وسائل شخصی یک نفر باشید و این مسئله باعث می شود عصبی شوید. اکنون زمانی نیست که تنها باشید بنابراین با دیگران بجوشید.

تیر

روزی که انتظار ندارید.به شما الهام می شود . امروز یکی از آن روزها ست.اگر می خواهید خانه تان را عوض کنید،می توانید خانه رویایی تان را بدون هیچ تلاشی پیدا کنید.ستارگان تلاش شان را می کنند که به شما کمک کنند.

 امرداد

اگر ممکن است در مورد شرکتی که امروز می خواهید به آن جا بروید، کمی دقیق تر باشید. اشخاص به خصوصی در آن اطراف پرسه می زنند که گرچه قلب مهربان شما می خواهد آنها را شاد کند آنها به زودی شما را غمگین کرده و احساس بدی برای شما باقی می گذارند. در حال حاضر نگرانی ها چندان دور از افکار شما نیستند و اگر نمی خواهید که اعصابتان به خاطر اتفاقی که ممکن است هیچ گاه رخ ندهد، به هم ریخته شود، باید کمی به خودتان سخت بگیرید. جناب شیر! واقعی نگر باشید و به حقایق بچسبید.

شهریور

مراقب یکی از دوستان باشید زیرا متاثر و غمناک است و به توجه شما نیاز دارد.احساس آنها بر شما اثر می گذارد و شما هم غمگین می شوید.سعی کنید با آنها همدردی کنید اما زیاد در مسائل خصوصی آنها دقیق نشوید.اگر قرار دارید شاید کنسل شود یا به تاخیر افتد.

مهر

سرتان را بالا بگیرید! احساس بسیار بدی دارید و اگر اجازه دهید جریانات فکری شما را از پای در خواهند آورد. هم چنین شما احساس بدی راجع به مطلبی دارید که بهترین کاردر این زمان این است که کاری اساسی در رابطه با آن انجام دهید . تنها نگران بودن راجع به آن شما را به جایی نمی رساند و تنها باعث می شود مشا احساس خستگی و دلزدگی بکنید.

آبان

گاهی اوقات بیان احساسات بسیار مشکل می باشد مخصوصاً زمانی که خیلی عمیق باشند.خیلی وقت ها سعی می کنید اما نمی توانید آن را ابراز کنید.به هر حال هم من و هم شما می دانید که اگر احساسات تان را بیان نکنید روابط دوستی از هم می پاشد.گفتن تمام این مطالب به این خاطر بود که بدانید امروز آغاز بخش جدیدی از زندگی شماست.

آذر

حرکت پس گرد مرکوری به خرابکاری در جنبه های خاصی از زندگی شما ادامه میدهد. در ارتباطات با دیگران مشکلاتی بوجود می آید که باعث عصبانیت ودلخوری شما می شود ولی باید چشم خود را فرو دهید و صبور باشید. این کار ساده ای نخواهد بود و آنرا به چشم یک مبارزه ببینید تا یک نوع خودآزاری.

دی

اگر در رابطه با کارتان نیاز به انجام یک کار اجتماعی دارید و اگر همسرتان را هم با خود می برید، از بحث و مشاجره دوری کنید. تلاش کنید خیلی واضح تملق گویی نکنید زیرا با این کار حتماُ بازنده می شوید.

بهمن

امروز مراقب رفتارتان باشید و گرنه هر گون رفتار احساسی نسنجیده خودخواهانه یا مغرورانه شما سبب می شود که هیچ دوستی پیدا نکنید . اگر بتوانید با این روش نسبت به خودتان آگاهی پیدا کنید پیشرفت زیادی می کنید . جذب شدن به سمت افراد جذاب یا دارای ایده های بزرگ بسیار وسوسه انگیز است . اما مراقب باشید زیرا شاید بیشتر از آنچه که توانایی دارید کار انجام دهید . بنابراین مجبور می شوید خیلی سریع شکست را بپذیرید .

اسفند
اگر می خواهید بروید به یادتان خواهد آمد که خودتان را بیمه مسافرت کنید هنگام بیمه کردن دیگر موضوعات بیمه را می توانید نگاه کنید خوشحال خواهید شد زیرا ممکن است یک مورد بهتر را برای بیمه شدن ببینید.

http://marshal-modern.ir/Archive/11252.aspx

حكايت بخشندگی کوروش بزرگ

روزی که کوروش وارد شهر صور شد یکی از برجسته ترین کمانداران سرزمین فینیقیه (که صور از شهرهای آن بود) تصمیم گرفت که کوروش را به قتل برساند. آن مرد به اسم "ارتب" خوانده می شد و برادرش در یکی از جنگ ها به دست سربازان کوروش به قتل رسیده بود. کوروش در آن روز به طور رسمی وارد صور شده بود و پیشاپیش او، به رسم آن زمان ارابه آفتاب را به حرکت در می آوردند و ارابه آفتاب حامل شکل خورشید بود و شانزده اسب سفید رنگ که چهار به چهار به ارابه بسته بودند آن را می کشید و مردم از تماشای زینت اسب ها سیر نمی شدند ...

هیچ کس سوار ارابه آفتاب نمی شد و حتی خود کوروش هم قدم در ارابه نمی گذاشت و پس از ارابه آفتاب کوروش سوار بر اسب می آمد. از آنجا که پادشاه ایران ریش بلند داشت و در اعیاد و روزهای مراسم رسمی، موی ریش و سرش را مجعد می کردند و با جواهر می آراستند. کوروش به طوری که افلاطون و هرودوت و گزنفون و دیگران نوشته اند علاقه به تجمل نداشت و در زندگی خصوصی از تجمل پرهیز می کرد، ولی می دانست که در تشریفات رسمی باید تجمل داشته باشد تا اینکه آن دسته از مردم که دارای قوه فهم زیاد نیستند تحت تاثیر تجمل وی قرار بگیرند. در آن روز کوروش، از جواهر می درخشید و اسبش هم روپوش مرصع داشت و به سوی معبد "بعل" خدای بزرگ صور می رفت و رسم کوروش این بود که هر زمان به طور رسمی وارد یکی از شهرهای امپراطوری ایران(که سکنه آن بت پرست بودند) می گردید، اول به معبد خدای بزرگ آن شهر می رفت تا اینکه سکنه محلی بدانند که وی کیش و آیین آنها را محترم می شمارد.

در حالی که کوروش سوار بر اسب به سوی معبد می رفت، "ارتب" تیرانداز برجسته فینیقی وسط شاخه های انبوه یک درخت انتظار نزدیک شدن کوروش را می کشید!

در صور، مردم می دانستند که تیر ارتب خطا نمی کند و نیروی مچ و بازوی او هنگام کشیدن زه کمان به قدری زیاد است که وقتی تیر رها شد از فاصله نزدیک، تا انتهای پیکان در بدن فرو می رود. در آن روز ارتب یک تیر سه شعبه را که دارای سه پیکان بود بر کمان نهاده انتظار نزدیک شدن موسس سلسله هخامنشی را می کشید و همین که کوروش نزدیک گردید، گلوی او را هدف ساخت و زه کمان را بعد از کشیدن رها کرد. صدای رها شدن زه، به گوش همه رسید و تمام سرها متوجه درختی شد که ارتب روی یکی از شاخه های آن نشسته بود. در همان لحظه که صدای رها شدن تیر در فضا پیچید، اسب کوروش سر سم رفت. اگر اسب در همان لحظه سر سم نمی رفت تیر سه شعبه به گلوی کوروش اصابت می کرد و او را به قتل می رسانید. کوروش بر اثر سر سم رفتن اسب پیاده شد و افراد گارد جاوید که عقب او بودند وی را احاطه کردند و سینه های خویش را سپر نمودند که مبادا تیر دیگر به سویش پرتاب شود، چون بر اثر شنیدن صدای زه و سفیر عبور تیر، فهمیدند که نسبت به کوروش سوءقصد شده است و بعد از این که وی را سالم دیدند خوشوقت گردیدند، زیرا تصور می نمودند که کوروش به علت آنکه تیر خورده به زمین افتاده است.

در حالی که عده ای از افراد گارد جاوید کوروش را احاطه کردند، عده ای دیگر از آنها درخت را احاطه کردند و ارتب را از آن فرود آوردند و دست هایش را بستند...

کوروش بعد از اینکه از اسم و رسم سوءقصد کننده مطلع گردید گفت که او را نگاه دارند تا اینکه بعد مجازاتش را تعیین نماید و اسب خود را که سبب نجاتش از مرگ شده بود مورد نوازش قرار داد و سوار شد و راه معبد را پبش گرفت و در آن معبد که عمارتی عظیم و دارای هفت طبقه بود مقابل مجسمه بعل به احترام ایستاد. کوروش بعد از مراجعت از معبد، امر کرد که ارتب را نزد او بیاورند و از وی پرسید برای چه به طرف من تیر انداختی و می خواستی مرا به قتل برسانی؟

ارتب جواب داد ای پادشاه چون سربازان تو برادر مرا کشتند من می خواستم انتقام خون برادرم را بگیرم و یقین داشتم که تو را خواهم کشت، زیرا تیر من خطا نمی کند و من یک تیر سه شعبه را به سوی تو رها کردم، ولی همین که تیر من از کمان جدا شد، اسب تو به رو درآمد و اینک می دانم که تو مورد حمایت خدای بعل و سایر خدایان هستی و اگر می دانستم تو از طرف بعل و خدایان دیگر مورد حمایت قرار گرفته ای نسبت به تو سوءقصد نمی کردم و به طرف تو تیر پرتاب نمی نمودم!

کوروش گفت در قانون نوشته شده که اگر کسی سوءقصد کند و سوءقصد کننده به مقصود نرسد دستی که با آن می خواسته سوءقصد نماید باید مقطوع گردد. اما من فکر می کنم که هنگامی که به طرف من تیر انداختی با هر دو دست مبادرت به سوءقصد کردی و با یک دست کمان را نگاه داشتی و با دست دیگر زه را کشیدی. ارتب گفت همین طور است. کوروش گفت هر دو دست در سوءقصد گناهکار است و من اگر بخواهم تو را مجازات نمایم باید دستور بدهم که دو دستت را قطع نمایند ولی اگر دو دستت قطع شود دیگر نخواهی توانست نان خود را تحصیل نمایی، این است که من از مجازات تو صرفنظر می کنم.

ارتب که نمی توانست باور کند پادشاه ایران از مجازاتش گذشته، گفت ای پادشاه آیا مرا به قتل نخواهی رساند؟ کوروش گفت : نه. ارتب گفت ای پادشاه آیا تو دست های مرا نخواهی برید؟ کوروش گفت: نه. ارتب گفت من شنیده بودم که تو هیچ جنایت را بدون مجازات نمی گذاری و اگر یکی از اتباع تو را به قتل برسانند، به طور حتم قاتل را خواهی کشت و اگر او را مجروح نمایند ضارب را به قصاص خواهی رسانید. کوروش گفت همین طور است. ارتب پرسید پس چرا از مجازات من صرفنظر کرده ای در صورتی که من می خواستم خودت را به قتل برسانم؟ پادشاه ایران گفت: برای اینکه من می توانم از حق خود صرفنظر کنم، ولی نمی توانم از حق یکی از اتباع خود صرفنظر نمایم چون در آن صورت مردی ستمگر خواهم شد.

ارتب گفت به راستی که بزرگی و پادشاهی به تو برازنده است و من از امروز به بعد آرزویی ندارم جز این که به تو خدمت کنم و بتوانم به وسیله خدمات خود واقعه امروز را جبران نمایم. کوروش گفت من می گویم تو را وارد خدمت کنند.

از آن روز به بعد ارتب در سفر و حضر پیوسته با کوروش بود و می خواست که فرصتی به دست آورد و جان خود را در راه کوروش فدا نماید ولی آن را به دست نمی آورد. در آخرین جنگ کوروش که جنگ او با قبایل مسقند بود نیز ارتب حضور داشت و کنار کوروش می جنگید و بعد از آنکه موسس سلسله هخامنشی(کوروش بزرگ) به قتل رسید، ارتب بود که با ابراز شهامت زیاد جسد کوروش را از میدان جنگ بدر برد و اگر دلیری او به کار نمی افتاد شاید جسد موسس سلسله هخامنشی از مسقند خارج نمی شد و آنها نسبت به آن جسد بی احترامی می کردند، ولی ارتب جسد را از میدان جنگ بدر برد و با جنازه کوروش به پاسارگاد رفت و روزی که جسد کوروش در قبرستان گذاشته شد، کنار قبر با کارد از بالای سینه تا زیر شکم خود را شکافت و افتاد و قبل از اینکه جان بسپارد گفت : بعد از کوروش زندگی برای من ارزش ندارد.

کوروش بزرگ یا کوروش کبیر(۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد)، نخستین پادشاه و بنیان‌گذار دودمان هخامنشی است. شاه پارسی پادشاهی انسان دوست بود و از صفات و خدمات او بخشندگی‌، بنیان گذاری حقوق بشر، پایه‌گذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده‌ها و بندیان، احترام به دین‌ها و کیش‌های گوناگون، گسترش تمدن و... شناخته شده‌ است. تبار کوروش از جانب پدرش به پارس‌ها می‌رسد که برای چند نسل بر اَنشان(شمال خوزستان کنونی)، در جنوب غربی ایران، حکومت کرده بودند. کوروش درباره خاندانش بر سفالینهٔ استوانه شکلی محل حکومت آن‌ها را نقش کرده‌ است. ایرانیان کوروش را پدر می‌نامیدند. یهودیان این پادشاه را به منزله مسح ‌شده توسط پروردگار بشمار می‌آوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک می‌دانستند.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:فال روز 31 مرداد,غمناک,مشاجره,صور,مجعد,,
ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی